آدم های بی هندزفیری!

متن مرتبط با «هفتاد» در سایت آدم های بی هندزفیری! نوشته شده است

صد و هفتاد و شش

  •     صد و هفتاد و شش به گمانم ابراهیم رها بود که یکبار در چلچراغ نوشته بود یک دردهایی شبیه زخم کاغذ هستند. نمیبینی شان اما بسیار عمیق هستند و تا انتهای وجود را میسوزانند. یا یک همچین تعبیری. درد های بشر هم به گمانم درست همانند نیازهای بشر و خواسته هایش، با معیشت جامعه و هوایی که در آن ریشه دوانده است رابطه ای خطی دارد. همانقدر که درد نان نمیگذارد سودای آزادی در سفر بپرورانی، دردهایی از جنس زخم کاغذ هم، دردهای ثانویه ی جامعه هستند درست مثل سودای آزادی. حالا پس از دوسال، انگار همین دیروز بود که یک زخمی برایمان گذاشتند که اینقدر واضح و مبرهن است که کور و کر و لمس هم که باشی، نمیشود از کنارش بگذری و فراموشش کنی. هرجور بالا و پایینش کنی، نمیشود از آن داستان فراموش شدنی بسازی و کسی را دلداری بدهی. فقط میدانی که اینقدر ازین زخم خون خواهد رفت که یا خونِ در رگ های نکبت آنان را ببلعد یا ریشه های ما را خالی از امید و آرزوی آن سرزمین بگرداند تا به ابد تا به همیشه... نوشته شده در جمعه هفدهم دی ۱۴۰۰ساعت 19:7 توسط میم.| | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها